خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد دوستانی است که در دوران دبیرستان با یکدیگر همکلاس بوده اند و حالا میخواهند شبی را همانند دوران دبیرستان گذران کنند اما انها متوجه می شوند که هنوز در بعضی موارد هنوز بزرگ نشده اند …

خلاصه داستان : بعد از اینکه افسران پلیس «اشمیت» و «جنکو» ماموریت شان را در دبیرستان به پایان می رسانند، موقعیتی برای این دو بوجود می آید که برای حل یک پرونده بعنوان مامورین مخفی وارد کالج شوند...

خلاصه داستان : «وایولا» دختری علاقه‌مند به فوتبال است، اما نمی تواند در تیم فوتبال دختران بطور حرفه‌ای بازی کند. بعد از اینکه برادر دوقلویش «سباستین» برای چند هفته به لندن میرود، او تصمیم می گیرد خودش را بعنوان یک پسر جا بزند و به مدرسه جدید سباستین برود. طولی نمی کشد که او عاشق یکی از هم تیمی‌هایش بنام «دوک» می شود و خیلی زود می فهمد که تنها کسی نیست که عاشق دوک است.

خلاصه داستان : «مایک» که یک مرد رقاص با تجربه است، یکی از همکاران جوان ترش را زیر پر و بال خودش می گیرد و به او یاد می دهد که چطور از این راه براحتی پول در بیاورد...

خلاصه داستان : سه سال بعد از این که مایک در اوج موفقیت از زندگی استریپری خارج می‌شود، او و سایر پادشاهان تامپا برای رفتن به مایرتل بیچ به جاده می‌زنند تا در آنجا آخرین اجرای فوق‌العاده خود را به نمایش بگذارند...

خلاصه داستان : این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است و داستان زوجی به نام پگی و لیو را روایت می کند که روزی اتفاقی ناگواری برای آنها ر خ می دهد. پگی بر اثر تصادفی بسیار شدید به حالت اغما می رود و بعد از چند روز که به هوش می آید، حافظه اش را از دست داده است...

خلاصه داستان : «تایلر گیج»، که یک رقاص خیابانی و همینطور فردی آشوبگر است، بعد از بهم ریختن یک مدرسه هنر، محکوم به ۳۰۰ ساعت خدمت در این مدرسه می شود. در همین مدت او با یک رقاص باله بنام «نورا کلارک» آشنا می شود و ...

خلاصه داستان : یک کهنه سرباز که وظیفه اش را بعنوان یک نظامی در عراق بطور کامل انجام داده، به خانه اش در آمریکا باز می گردد، اما پی می برد که زندگی اش کاملا زیر و رو شده است...

خلاصه داستان : داستان فیلم در مورد یک پلیس جوانی است که در یک محل کارگری بزرگ شده است. اکنون یک راز قدیمی او و خانواده اش را تهدید به نابودی میکند...

خلاصه داستان : فیلم جان عزیز داستان عاشقانه ایست درباره یک سرباز جنگی بنام جان تایری (چنینگ تیتام) که عاشق یک دختر دانشجو آرمانگرا بنام ساوانا کارتس ( آماندا سیفیرد) می شود ، عشقی که با اولین نگاه و هنگامیکه جان در مرخصی سربازی است شکل می گیرد، در ساحل دریا و پس اینکه جان با یک شیرجه از بالای اسکله کیف در حال غرق شدن ساوانا را بیرون می آورد این رابطه آغاز می شود و پس از آن ۷ سال با عشق و نامه های عاشقانه سپری می شود اما …